کد مطلب:276419 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

شباهت به داوود
داوودعلیه السلام را، خداوند - عزّوجلّ - در زمین خلیفه ساخت و فرمود: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الأَرْضِ»؛ [1] ای داوود ما تو را در زمین خلافت دادیم. قائم علیه السلام را نیز، خداوند خلیفه خود در زمین نمود و فرمود: «أَمَّنْ یُجِیبُ المُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیَكْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُكُمْ خُلَفآءَ الأَرْضِ»؛ [2] آیا چه كسی [جز خداوند] دعای مضطرّ



[ صفحه 306]



را به اجابت می رساند، و گرفتاری را برطرف می سازد، و شما را خلفای زمین قرار می دهد. و در دعایی از حضرت امام رضاعلیه السلام چنین آمده است: «اِدْفِعْ عَنْ وَلِیِّكَ وَخَلِیفَتِكَ...». [3] و در حرف «الف» و حرف «خ» مطالبی در این باره گذشت.

داوودعلیه السلام؛ خداوند آهن را برایش نرم كرد كه در قرآن آمده: «وَأَلَنَّا لَهُ ا لحَدِیدَ»؛ [4] آهن را برایش نرم ساختیم. قائم علیه السلام نیز، خداوند آهن را برایش نرم كرده است، چنان كه در بعضی از كتاب ها از محمد بن زید كوفی از امام صادق علیه السلام مروی است كه فرمود: مردی از عمان به خدمت حضرت صاحب الزمان علیه السلام می آید و عرض می كند: آهن برای داوود نرم شد اگر تو هم مانند او [معجزه] بیاوری تصدیقت می كنیم. پس آن حضرت معجزه داوود را به او نشان می دهد، ولی آن شخص منكر می شود، پس قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - عمود آهنینی به گردن او می اندازد كه هلاك می شود و می فرماید: این سزای كسی است كه آیات خدا را دروغ انگارد.

داوودعلیه السلام؛ سنگ با او سخن گفت و صدا زد: ای داوود! مرا بگیر و جالوت را با من به قتل برسان. قائم علیه السلام نیز، علم و شمشیرش او را صدا می كنند و می گویند: ای ولیّ خدا! خروج كن و دشمنان خدا را به قتل برسان.

تمام این روایات را شیخ صدوق در كتاب كمال الدین و تمام النعمة آورده است، و نیز در روایت آمده كه: سنگ در زمان ظهور آن حضرت هنگامی كه كافری زیر آن پنهان می شود، مؤمن را صدا می زند و می گوید: ای مؤمن! زیر من كافری هست او را بكش، پس مؤمن می آید و آن كافر را می كشد.

داوودعلیه السلام؛ جالوت را كشت. قائم علیه السلام، دجّال را - كه از جالوت بدتر است - می كشد.



[ صفحه 307]



داوودعلیه السلام؛ به الهام در میان مردم حكم می كرد. قائم علیه السلام، - چنان كه در حرف «ح» در حكم آن حضرت گذشت - به حكم داوود قضاوت خواهد كرد و از بیّنه و شاهد نمی پرسد، و نیازی به آن ندارد.

داوودعلیه السلام؛ نوشته ای از آسمان بر او نازل شد كه مهری از طلا بر آن بود، در آن نوشته سیزده مسأله بود كه خداوند متعال به داوود وحی كرد: این ها را از پسرت سلیمان بپرس، اگر آن ها را پاسخ داد او خلیفه بعد از تو است. پس داوود هفتاد كشیش و هفتاد حبر را فراخواند و آن ها را نشاند، سلیمان را نیز در حضور آن ها نشاند و گفت: ای پسرم! به من بگو نزدیك ترین اشیاء كدام است؟ و دورترین اشیاء كدام است؟ و مأنوس ترین اشیاء چیست؟ و موحش ترین اشیاء كدام؟ و زیباترین اشیاء چیست؟ و زشت ترین اشیاء كدام است؟ و كم ترین اشیاء چیست؟ و بیشترین اشیاء كدام؟ و دو برپای مانده و قائم چیست؟ و دو مختلف چیست؟ و دو متباغض و كینه توز كدام است؟ و آن چیست كه هرگاه مرد بر آن نشیند آخرش پسندیده است؟ و آن چیست كه هرگاه مرد بر آن نشیند آخرش مذموم است؟

سلیمان گفت: نزدیك ترین اشیاء آخرت، دورترین اشیاء هر چیزی كه از امور دنیا از دست برود، مأنوس ترین اشیاء بدنی است كه در آن روحی ناطق باشد، موحش ترین اشیاء جسد بدون روح است، بهترین اشیاء ایمان بعد از كفر است، زشت ترین اشیاء كفر بعد از ایمان است، كم ترین اشیاء یقین و بیشترین اشیاء شك است، آن دو برپای مانده آسمان و زمین است، دو مختلف شب و روز است، و دو متباغض مرگ و زندگی است، آنچه هرگاه مرد بر آن سوار شود عاقبتش نیك و پسندیده است حلم و بردباری بر غضب است، آنچه هرگاه انسان بر آن نشیند عاقبتش مذموم است تندی و غضب است. [راوی گوید:] چون مهر از نوشته برداشت تمام این پاسخ ها مطابق درآمد. پس كشیش ها و احبار پرسیدند: آن چیست كه اگر صالح شود همه چیز انسان صالح می شود و اگر فاسد شود همه چیز انسان فاسد می گردد؟ فرمود: دل. پس به خلافتش رضا دادند.

قائم علیه السلام، نیز نوشته ای با مهر طلایی به همراه دارد، كه در كمال الدین از امام صادق علیه السلام روایت شده كه فرمود: گویی قائم علیه السلام را بر منبر كوفه می نگرم كه یارانش سیصد و سیزده تن - به عدد اصحاب بدر - پیرامونش هستند، و آن هایند صاحبان پرچم ها و آن هایند



[ صفحه 308]



حكمروایان الهی در زمینش بر خلایقش، تا این كه از قبای خود نوشته ای بیرون آورد كه با مهری زرین ممهور باشد، پیمانی از رسول خداصلی الله علیه وآله، پس مانند گوسفندان بی زبان از دور و برش پراكنده می شوند و كسی از آن ها باقی نماند مگر وزیر و یازده نقیب - چنان كه با موسی بن عمران علیهما السلام باقی ماندند - پس در زمین می گردند، ولی راهی جز او نمی یابند، پس به خدمتش باز می گردند. [5] .

این حدیث با تفاوت اندكی از طریق دیگری به نقل از بحار گذشت.


[1] سوره ص، آيه 17.

[2] سوره نمل، آيه 62.

[3] البلد الأمين: 81.

[4] سوره سبأ، آيه 10.

[5] كمال الدين: 672:2.